هرکس راهی کوهستان شود، میداند که سفرش میتواند بیبازگشت باشد، اما آنها که کوهستان را تجربه کردهاند، میدانند که در آن فضا چیزی نهفته است که نمیتوان از آن دل کند.
آنهایی که اهل کوهنوردی هستند، میدانند که کوهستان سخاوتمندانه زیباییهایش را دراختیار کوهنورد میگذارد، اما با مهمانانش هیچگاه شوخی ندارد. کوهنوردی ورزشی است که اشتباه در آن، حکم اشتباه در ورزشهای دیگر مانند فوتبال را ندارد که در آن حداکثر میتوان یکی یا دو بازی را از دست داد، بلکه در این ورزش آنچه از دست میرود، جان کوهنورد است.
اما آنهایی که با کوهستان اخت شدهاند، این را نیز میدانند که در این فضا چیزی جریان دارد که به سادگی نمیتوان از آن دست کشید. آنچه یک کوهنورد در هر پیچوخم مسیر تجربه میکند یا طعم تنهایی و با خود بودن را، در هیچ کجا جز کوهستان نمیتوان سراغ گرفت.
گزارش برنامه قله دماوند14 و 15شهریور 1393
سرپرست :علی عسگری
همنوردان : هادی احمدی ، محمد ماشی، عباس صادق زاده ، محمد دهروان
![دانلود فیلم با لینک مستقیم](http://sacn.hostoi.com/up/ef2f13f0e9d3.jpg)
![دانلود فیلم با لینک مستقیم](http://sacn.hostoi.com/up/5c1cb0bebd56.jpg)
![دانلود فیلم با لینک مستقیم](http://sacn.hostoi.com/up/57c6b956a652.jpg)
در طول صعود به بارگاه سوم دوستانی برای پاک سازی دماوند آمده بودند ، که واقعا هیچ زبانی قادر به تشکر از این عزیزان نیست.اینکه چرا برخی کوهنوردان در طول مسیر بجای اینکه زباله ها را جمع کنند ،جرا خودشان زباله ساز می شوند واقعا جای نعجب دارد. کافیست هر شخص تنها زباله خود را با خود به پایین ببرد. بیایید در برابر حفاظت از منابع و تمیز کوهها بیشتر سعی کنیم. زباله جمع نمی کنیم لااقل زباله های خودمان را تا پایین ببریم. تا کوهها و منابع زیستی ما هیمشه پاکیزه بماند.
![دانلود فیلم با لینک مستقیم](http://sacn.hostoi.com/up/2bd403625078.jpg)
![دانلود فیلم با لینک مستقیم](http://sacn.hostoi.com/up/dc3338d429a3.jpg)
جمعه بعد از صرف صبحانه به طرف پلور حرکت کردیم.ساعت 11 به گوسفند سرا رسیدیم و بعد از تحویل بار ، به طرف بارگاه سوم صعود خود را اغاز کردیم ، ساعت 17 به بارگاه رسیدیم جای شما خالی ،شب یه سوپ توپول خوردیم ،عباس که کلا سیر شدن براش معنی تداره ،حسابی از شرمندگی غذا ومعده محتر مشون در امد و همین علت هم باعث شد فرداش نتونست برای صعود با ما بیاد.
خلاصه ساعت 22 سعی کردیم بخوابیم و همان طور که می دانید کلا خواب در ارتفاع به راحتی ،خانه نیست.تقریبا اکثر دوستانی که در پناهگاه بودند بصورت خواب و بیدار ،بلند می شدند و کسی نمی تونست به راحتی خواب خوبی کند.
گروهی از مشهد امده بودند،که از 16 نفربودند، 8 نفرشون دچار ارتفاع زدگی شده بودند، سرپرست محترمشان ،بدنبال اسپرین می گشت برای رفع سردرد همنوردانش، و ظاهرا اطلاع دقیقی از بیماری ارتفاع و نحوه برخورد با اون رو نداشت که این خود جای بحث مفصل و جدایی داره، که در این گزارش جاش نیست.
ولی توصیه من به خودم و دوستان اینه که اگر قرار کوه برید با کسی برید که اطلاعات کافی از کوه و علم ان و بیماریهاش داشته باشد.
شنبه ساعت 4 صبح بلند شدیم و بعد خوردن یه صبحانه نسبتا خوب ، ساعت 5 صبح صعود خود را اغاز کردیم، هوای خنک مطبوع و گاهی سرمای اذیت کننده در طول مسیر ، برزیبایی مسیر و صعود کمک بسازایی می کرد.
بنده که از سال 89 نتونسته بودم بدلیل بیماری ریوی ، به قله صعود کنم اینبار با توکل به خدا و کمک و راهنمایی دوست عزیزم دکتر مساعدیان ،و زدن آمپول دگزامتازون ، تونستم به راحتی به قله برسم البته ناگفته نماند که در انتهای مسیر وتپه گوگردی ، دیگه داشتم خفه می شدم و با وجود اینکه از ماسک فیلتر دار استفاده می کردم باز خیلی اذیت شدم. از سرفه و هوای گوگردی منطقه،و خلاصه اینبار به لطف خدا ، قله اجازه صعود و ایستادن بر بام پرافتخار ایران رو بعد از گذشت تقریبا 5 سال به من داد.
اینبار به اتفاق محمد ماشی و محمد دهروان تونستیم بر فراز قله بایستیم و دوستان عزیز ما عباس صادق زاده و اقای هادی احمدی به علت ارتفاع زدگی ترجیح دادند در بارگاه استراحت کنند.
برای دیدن بقیه عکسها ادامه مطلب را ببینید
:: موضوعات مرتبط:
تابستان 93،
،
ادامه مطلب...